دعوت نامه...
![](http://www.radsms.com/wp-content/uploads/2011/04/sms-fatemiyeh.jpg)
مراسم عزاداری به مدت پنج شب/از یکشنبه 3 اردیبهشت لغایت پنج شنبه 7 اردیبهشت/ ساعت21/چهار راه زند خیابان شهید موسوی جنب ناحیه انتظامی/حسینیه حضرت ابالفضل علیه السلام
هیئت فدائیان حسین(ع) محفل خادمین شهدا
- ۱ نظر
- ۱۴ فروردين ۹۱ ، ۱۳:۰۰
مراسم عزاداری به مدت پنج شب/از یکشنبه 3 اردیبهشت لغایت پنج شنبه 7 اردیبهشت/ ساعت21/چهار راه زند خیابان شهید موسوی جنب ناحیه انتظامی/حسینیه حضرت ابالفضل علیه السلام
هیئت فدائیان حسین(ع) محفل خادمین شهدا
صوت در و میخ و معجری می آید
درجنگ ولایت و امامت این بار
زهرا،شبیه حیدری می آید
مصطفی شالباف
سرشار از نفرت نیز هست
خرج دوست نکند
تنها یک راه داشت...
آن هم
بی اعتماد کردنش..
نسبت به خود بود
از وقتی قسمش دادم
که با من صادق باشد...
دشمنی اش را نشانم داد
خادمی اهل بیت است
و او مرا از خود دور کرد
با مشغول کردنم به تو
اما
خود اسیر رابطه شد
نه کاری را که باید بکنیم
و این یعنی عدم اخلاص
نه وقتی که او دوست دارد
راحت تر از اینه که خودش رو به سادگی بزنه
متنفر ترین آدم نیز هست
واین است ضرورت وجود تاریکی
جهنمی ام یا بهشتی
که اگر یقین به بهشت باشد مغرور
واگر یقین به جهنم مایوس می شوم
وهمه چیز وارانه می شود
و اگر به بهشت ببری رسول (ص) تو
ومی دانم خوشحالی و محبت رسول
برای تو ،مهم تر است زهرچیز
و این گونه بود که
بت پرست شدند
هیزمی بهتر از
تن من تو
شهدا منتظرم
منتظر اجازه برای خادمیتان
اما نگفتند (تو که از طرف خدا به سوی او می روی)
وبا تبر، بزرگ او را از پادر می آوری
نفرتش از خدا را در دل بیشتر می کنی
وبه من نگفتند : با او طوری سخن بگو که خود از بتش متنفر شود
واگر تو بتش را شکستی بتی دیگر می سازد
اما اگر خودش شکست:، باید منتظر این بود که او
تبر به دست دیگری بدهد
دلم به سحر تو گشته اسیر جادویت
دریده چشم و چراغ دل پریشانم
به دست ضربه تیری کمان ابرویت
آنکس که می کند زمن بد ،فرار تو
این لب به ذکر تو عادت نموده است
از این گناه می کنی ام سر به دار تو ؟
نادم و پشیمانم
هر چه کوفیان در این ایام کردند من هم می کنم
اعمال خوب و بدم مثل کوفیان است
از جشن پرشکوه ستاره قشنگ تر
از صد نگاه خیره و لبهای پرسخن
یک گوشه چشم و اشاره قشنگ تر
از خانه ی صله و ومنت بدان
یک خانه دوره ساز ،اجاره قشنگ تر
درون دایره دنبال گوشه می گردم
پی دلیل خدا بین دفتر شیطان
کبود گمشده زخمی در این شب سردم
که با فرع ها
اصل هارا تحمل می کنیم